گروه معماری، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
چکیده: (630 مشاهده)
هدف:در نواحی روستایی، مسکن سرپناه مهمی برای سکونت مردم بوده و وظایف دیگری ازجمله نگهداری دام، ذخیره محصولات تولیدشده و ایجاد مکانهایی برای فعالیتهای اقتصادی را بر عهده دارد. جامعه روستایی به دلیل پایبندی به سنتها و فرهنگ محلی، الگوی مسکن بومی را پذیرفته و آن را باتوجهبه شرایط جغرافیایی خود اجرا میکند. در روستاهای کپری، الگوهای متنوعی از ساخت وجود دارد که حوزههای زیستی، جمعی، خدماتی و معیشتی را سازماندهی میکند. طراحی مسکن روستایی نیازمند درک دقیق از حوزههای زندگی مردم، توجه به استحکام سازه در برابر شرایط طبیعی و انسانی، و سازگاری با محیطزیست است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به دنبال شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری استخوانبندی و سازماندهی مسکن در روستای کپری بنگرو به روش کیفی بوده است و در تحلیل دادهها از شیوه توصیفی-تحلیلی بهره برده است. بدین منظور به بررسی استخوانبندی و سازماندهی ایجادشده توسط ساکنان با دخل و تصرف در روابط کپرهای توپی ساختهشده در طرح بهسازی این روستا، پرداختهشد. یافتهها:نتایج نشاندهنده وجود چهار نوع کلی چیدمان کپرها تحت تأثیر شیوهزندگی و معیشت ساکنان در مجموعههای سکونتی روستا بوده که در قالب یک استخوانبندی خطی تحت تأثیر عوامل اقلیمی و توپوگرافی سازماندهی شده است. نگاه موشکافانه به این الگوها نشان میدهد، در طرح بهسازی سکونتگاههای روستایی، باید به مسائل اقلیمی، اجتماعی و الگوهای جمعی که در میراث معماری کهن ساکنان نهفته است، در کنار تجارب پیشرفت تکنولوژی دوره مدرن توجه داشت. نتیجهگیری: بررسی توپهای بهسازیشده و تغییرات پس از ساخت آن نمایانگر این حقیقت بود که کپرهای بومی علاوه بر فرم، پتانسیلهای بررسینشده دیگری نیز در خود نهفته دارد که میتواند جهت ارائه الگوی ساخت برای واحدهای مسکونی مدرن و مطابق با نیازهای ساکنان راهگشا باشد، که علاوه بر توانایی بهتر در همگام شدن با اقلیم و کاهش مصرف انرژی میتواند گامی مؤثر در حفظ فرهنگ بومی و حافظه اجتماعی ساکنان خود باشد.