بروز پاندمی کووید-۱۹، مفهوم و کارکرد خانه را تغییر داده و ضرورت توجه به خانه بهعنوان فضایی چندبعدی و پاسخگو به نیازهای چندجانبه انسان را برجسته ساخته است. اما این پرسش مطرح میشود که در شرایط بروز پاندمی، کدام شاخصها در طراحی خانه متناسب با شرایط مذکور بیشترین اهمیت را دارند و چگونه میتوان از زبان فضایی نوربرگشولتز برای شناسایی مفاهیم و شاخصها و الگوهای طراحی در وهله اول و اولویتبندی آنها در وهله دوم بهره گرفت؟ چرا که شولتز با تعریف فضا به عنوان مفهومی چندبعدی تطابق معناداری با پاندمی که چندین بعد را دربرمیگیرد، پیدا میکند. در این راستا، پژوهش حاضر با تکیه بر زبان فضایی نوربرگشولتز با توجه به چندجانبه بودن آن و رویکردی توصیفی–تحلیلی انجام شده است تا الگوهای طراحی خانه در شرایط پاندمی شناسایی و اولویتبندی شوند. دادهها در دو مرحله گردآوری شدهاند: نخست از طریق مرور مبانی نظری و تجربی مرتبط با خانه و زبان فضایی شولتز، شاخصها و الگوها تعریف شده است و سپس با پرسشنامه مقایسه زوجی بر اساس طیف ۹ درجهای لیکرت، میان ۴۰ متخصص در حوزههای معماری، شهرسازی، روانشناسیمحیطی و بهداشت، اهمیت هر یک از الگوها مشخص شد. دادههایکمی با استفاده از فرآیند تحلیلسلسلهمراتبی (AHP) و نرمافزار Expert Choice11 تحلیل شدهاند. تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) نشان داده است که «انطباقپذیری» در رأس شاخصهای طراحی قرار دارد و پس از آن «سیر فضایی»، «فضایکار-خانه» و «فضاهای احیاگر» اهمیت یافتهاند. یافتهها نشان داده است که بهرهگیری از مؤلفههای نظری شولتز- از جمله تداوم فضا و زمان، پیوند انسان با محیط، و سلسلهمراتب فضایی و فضا به عنوان رسانه ارتباطی- چارچوبی مفهومی برای طراحی خانههای آینده فراهم آورده است؛ خانههایی که علاوه بر پاسخگویی به نیازهای فیزیکی، در تقویت هویت مکانی، سلامتروان و تابآوری اجتماعی در شرایط بحرانی نقشآفرین بودهاند و میتوانند پاسخی مناسب برای طراحی خانه در شرایط بحرانی مانند بروزپاندمی ارائه دهند.