هدف: این پژوهش به بررسی انتقادی مدلهای آسایش حرارتی در آپارتمانهای میانمرتبه شهر تهران میپردازد و بر شکاف بین استانداردهای نظری و تجربه واقعی ساکنان تمرکز دارد. آسایش حرارتی یکی از عوامل کلیدی در طراحی ساختمانهای مسکونی است که تأثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی ساکنان دارد. در تهران، که شرایط آبوهوایی متنوع است و ساختمانها اغلب دارای کیفیت پایین ساخت هستند، دستیابی به آسایش حرارتی چالشهای خاصی را ایجاد میکند. هدف این مطالعه ارزیابی نواقص شاخصهای استاندارد، بهویژه شاخص میانگین رأی پیشبینیشده (PMV)، که مبنای استانداردهای ملی ایران است، و تطابق آنها با رفتارهای تطبیقی و شرایط محلی میباشد. این مطالعه به دنبال ارائه رهنمودهای رفتاری-پاسخگو برای بهبود آسایش حرارتی در شرایط خاص تهران است. روش: این پژوهش از رویکرد ترکیبی موازی همگرا استفاده کرده که شامل جمعآوری دادههای کمی و کیفی میباشد. دادههای کمی از طریق اندازهگیریهای محیطی شامل دما، رطوبت، سرعت هوا و دمای میانگین تابشی (MRT) در فصول مختلف جمعآوری شده است. دادههای کیفی از طریق نظرسنجی از 112 ساکن آپارتمانهای میانمرتبه، با توان آماری 0.95، بهدستآمده است. این نظرسنجیها به بررسی رفتارهای تطبیقی ساکنان در برابر تغییرات دمایی و ترجیحات آنها در استفاده از سیستمهای گرمایش و سرمایش پرداخته است. نتایج: یافتهها نشان داد که شاخص PMV تنها در 17 درصد موارد توانست آسایش حرارتی را بهدرستی پیشبینی کند، که نشاندهنده محدودیتهای جدی این مدل در شرایط اقلیمی تهران است. اختلافات بین دمای میانگین تابشی (MRT) و دمای حباب خشک بهویژه در تابستان موجب افزایش نارضایتی حرارتی شده است. دماهای خنثی ترجیح دادهشده توسط ساکنان در تابستان 20.55 درجه و در زمستان 23.86 درجه سانتیگراد بوده است. نتیجهگیری: این مطالعه بر ناکارآمدی مدلهای ایستای آسایش حرارتی مانند PMV در شرایط خاص تهران تأکید میکند و نیاز به استانداردهای تطبیقی را برجسته میسازد. استانداردهایی که به رفتارهای ساکنان و شرایط محلی پاسخگو باشند میتوانند آسایش حرارتی و پایداری را بهبود بخشند.