مسکن پدیده ای متاثر از اجتماع، اقتصاد، فرهنگ و محیط است. این عوامل بر کالبد تاثیر گذاشته و الگوهای متفاوت مسکن را به وجود آورده است. اما امروزه به دلیل افزایش شهرنشینی به نیازهای متفاوت افراد کمتر مورد توجه قرار گرفته که این امر سبب بدمسکنی و بی¬مسکنی شده است. داشتن الگو¬های مسکن همساز با نیاز کاربران باعث می¬شود مساکن با کیفیت تر به وجود آیند و از ادامه مساکن بی برنامه و نابسامان که سبب از بین رفتن سرمایه می¬شوند جلوگیری به عمل آید با توجه به شناخت ارزشهای موجود در الگوها و بکارگیری آن در ساخت و سازهای جدید میتوان دسته بندی جامعی از الگوهای مسکن داشت بنابراین هدف مورد نظر در این پژوهش تحلیل الگوهای مسکن در محلات مختلف شهر خرم آباد بر اساس شاخص های موثر بر شکل¬گیری الگوهای مسکن بوده است. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی است و نوع پژوهش از نوع کاربردی است. شیوههای گردآوری اطلاعات به صورت مشاهدات میدانیو کتابخانه¬ای است. همچنین در این پژوهش به منظور تعیین الگوهای مسکن در شهر خرم¬آباد از بین شاخص¬های استخراج شده از تحلیل خودهمبستگی فضایی(موران) استفاده شده است. از این ابزار برای بررسی توزیع فضایی عوارض استفاده میشود به الگوای که همزمان ویژگیهای مکانی و خصوصیت توصیفی آن را بررسی میکند و مواردی که آماره موران آنها یک یا نزدیک به مثبت یک است دارای همبستگی فضایی و بهصورت خوشهای میباشند که شامل: عوامل نابرابری،عوامل اقلیم، شیب، آسایش اقلیمی، شکل شبکه معابر، سلسلهمراتب معابر، سطح اشغال، قیمت زمین، درآمد خانوار، تراکم ساختمانی و هزینه مسکن در الگوهای متفاوت مسکن در شهر خرمآباد مؤثر میباشند و کمتر متاثر شاخصهای قومیت و خویشاوندی، نوع خانوار، سبک زندگی و ارزش¬های حاکم برجامعه، دانه بندی، همگونی شغلی می باشد. بنابر بررسی¬های انجام شده الگوهای مسکن در خرم¬آباد متاثر از 4 بعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی می¬باشد که می¬توان در جهت دست¬یابی به الگوی مناسب برای برنامه¬¬ریزی مسکن از آن بهره برد.