امروزه با تولید مصالح ساختمانی گوناگون و فراهم شدن امکانات جابهجایی و حمل و نقل آنها به روستاها؛ مصالح بیشتر و متنوع تری برای ساخت بناهای روستایی در دسترس روستاییان قرار گرفته است. در کنار نکته مثبت و مفید این مسئله یعنی آزادی عمل بیشتر برای طراحی و حضور گزینههای متنوعتر قابل انتخاب، مشکلاتی نیز حاصل شده است. عدم مطابقت مصالح با استانداردهای معمول، نبود مهارت کافی معماران محلی و کارگران بومی در استفاده و بهکارگیری مصالح جدید، آسیبهای بهوجود آمده بر سیمای یکپارچه و هماهنگ روستا، عدم سنخیت مصالح انتخابی با آب و هوا و شرایط اقلیمی روستا، نمونههایی از این دست است. این شرایط اهمیت شناخت دقیق تر مصالح ساختمانی و ضرورت داشتن ملاکهایی برای انتخاب آنها را پدیدار میسازد. مقاله پیش روی با نیت برداشتن قدمی هر چند ناچیز در راه فوق به ارائه اطلاعاتی مبادرت میورزد. برای نیل به این هدف، ابتدا به ذکر عواملی چند در تغییر رویکرد از مصالح بوم آورد و محلی، به مصالح غیر بومی میپردازد. تغییر ساختار اقتصادی روستاها، شهری شدن روستاها بر اثر انفجار شهرها و تحولات ناشی از خود کم بینی روستاها در برابر شهر، از زمره عوامل دست اندر کار بدون برنامه و اتفاقی، و اجرای برخی برنامههای نسنجیده در غالب طرح های روستایی و بهوسیله برخی از مدیران و طراحان و برنامهریزان در زمره دیگر عوامل مؤثر در این امر بیان شدهاند. در بخش دیگر مقاله، به آسیبهای حاصل از عدم توجه به مصالح بومی روستا، توجه میگردد. تخریب هویت و اصالت معماری روستا، وارد شدن خدشه به سیمای یکپارچه و منظر زیبای روستا، ناسازگاری مصالح جدید با شرایط اقلیمی روستا، عدم هماهنگی با بافت طبیعی و محیط پیرامون روستا، نا آشنا بودن روستاییان با مصالح غیر بومی و شیوههای ساخت آنها، مشکلات حمل و نقل و هزینههای تهیه آنها، از جمله موارد بر شمرده شده در این زمینه است. در انتها مقاله به ذکر ملاکهایی برای انتخاب مصالح می پردازد. |