ارزیابی سیاستهای کلان مسکن در برنامههای
|
ابوالفضل قنبری*، محمد ظاهری |
|
|
چکیده: (13531 مشاهده) |
هدف این مقاله ارزیابی سیاستهای کلان در زمینۀ مسکن قبل و پس از انقلاب و مقایسۀ نقاط قوت و ضعف و نقاط اشتراک و تمایز آنها میباشد. روش پژوهش تاریخی - تحلیلی است. مشکل مسکن در ایران قبل از دهۀ 1330 چندان مسألهساز نبوده است. اما پس از دهۀ 1330 به علت روند چرخش اقتصاد در جهت گسترش صنایع مونتاژ و سیاستهایی که منجر به تشویق مهاجرت روستائیان و رشد فزایندۀ کلانشهرها شد، مسایل و مشکلات جدی از جمله گسترش زاغهها در درون و حاشیۀ شهرها، افزایش تراکم، کمبود کمی و کیفی واحدهای مسکونی و امثال آن در این گونه شهرها شد. از اینرو در برنامۀ سوم (46-1342) به مسألۀ مسکن به-طور ویژه پرداخته شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان میدهد که هر یک از برنامه های قبل و پس از انقلاب اسلامی ایران، نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند که از آن جمله می توان به عدم وجود ابزارهای لازم اجرایی اشاره کرد که باعث می شود بین اهداف و عملکرد در هر دوره شکاف ایجاد شود. یکی دیگر از مشکلات برنامه ها که در هر دوره مشاهده میشود، کلی بودن برنامههاست. از این رو، ارائه و اجرای بسیاری از پیشنهادهای سیاستهای مسکن در طی دهههای گذشته ناتوانی نظام برنامهریزی مسکن در تأمین مسکن را نشان
میدهد که این امر ناشی از فقدان نظام جامع مدیریت مسکن در عرصههای نظری، تجربی و اجرایی میباشد. لذا راهکارهای ذیل تا حدودی می تواند مسایل و مشکلات مسکن را تعدیل نماید:
1. تقویت برنامهریزی جامع مسکن به لحاظ نظری و لزوم مشارکت مردم در امر برنامهریزی و اجرا؛
2. آگاهی مداوم از تغییرات فضایی مسکن با استفاده از سیستم اطلاعت جغرافیایی؛
3. مدیریت بهینۀ زمین و جلوگیری از بورس بازی و احتکار زمین؛
4. بهرهگیری از آموزه های مذهبی و فقهی نظیر وقف و استفاده از زمین های وقفی جهت رفع مشکل نیازمندان در این خصوص. |
|
واژههای کلیدی: ارزیابی، مسکن، سیاست های کلان، قبل و پس از انقلاب اسلامی ایران. |
|
متن کامل [PDF 186 kb]
(199 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1390/7/27 | پذیرش: 1397/11/7 | انتشار: 1397/11/7
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|