معماریبومیدر سکونتگاههای روستایی، گواهی بر پیشینهمعماریو فرهنگ ارزشمند آن سرزمین است، اما در تحولات امروزی ساختار روستاها به معماری بومی، کمتر توجه شده است. لذا شناخت معماری بومی، میتواند زمینهای را برای مرتفع ساختن نیازهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و توسعه هرچه بیشتر این سکونتگاههای باارزش فراهم نماید و در انتقال فنون معماری و تجارب فرهنگی به دیگر مناطق نیز موثر باشد. هدف این پژوهش، بررسی ابعاد و مولفههای معماری بومی در سکونتگاه های روستایی و نمود آنها در روستای قلعهبالا شاهرود است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. برای این منظور ابتدا با مطالعه اسناد کتابخانهای، ابعاد معماری بومی و مولفههای آن مشخص گردیده و پسازتحلیلمحتوا، چهارچوبنظری بیان شده است. در ادامه با مطالعه میدانی وباشیوهتحلیلی، در نمونه موردی روستای قلعه بالا شاهرود موردبررسیقرارگرفتهاست. نتایج پژوهشنشانمیدهد که ابعاد اقتصادی- معیشتی، اجتماعی- فرهنگی، اقلیمی- محیطی درشکلگیری معماری بومی در سکونتگاه های روستایی موثر هستند. در بعد اقتصادی معیشتی مولفه نوع کارایی و کارکرد، نوع معیشت و وضعیت درآمد و نوع مصالح ساخت و در بعد اجتماعی-فرهنگی مولفه روابط و تعاملات اجتماعی، حس تعلق خاطر، ارزش و هنجار فرهنگی و در بعد محیطی- کالبدی مولفه ساختار فضایی و کالبدی، آسایش محیطی و هماهنگی اقلیمی، انعطافپذیری فضایی و عملکردی تاثیرگذار است. همچنین بافت و مسکن روستای قلعهبالا از تمامی این مولفهها و شاخصهای آن تأثیر پذیرفته و معماری روستای قلعهبالا نمونهای از معماری بومی منطبق با اقلیم، فرهنگ و زندگی روستایی است.