دانشکده هنر و معماری دانشگاه زابل، ، زابل، ایران ، z.oveise@uoz.ac.ir
چکیده: (3031 مشاهده)
گونههای مسکن، حاصل روابط میان نیازهای انسان و محیط او میباشد و بهدلیل روشهای گوناگون زندگی انسان و شرایط محیطی، متغیر و پیچیده است و آنچه آنها را از هم متفاوت میکند نه اجزای تشکیلدهنده گونه، بلکه منطق استقرار و آرایش فضایی اجزا است؛ که بسته به شرایط زمانی، مکانی و شیوههای سکونت تغییر مینماید و معرف ویژگیهای فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی آن شیوه است. شناخت و پاسداشت ارزشهای معماری بومی بهویژه معماری روستایی، ضمن حفاظت از سرمایههای ملی تاریخی کشور، کمک مینماید تا با کشف رازها و حقایق پنهان این معماری، اصول پایدار بهجایمانده از گذشته در کالبد جدید جاری گردد و هویت و اصالت معماری روستایی حفظ شود. همچنین گونههای مسکن بومی، بهخصوص در مناطق روستایی بهشدت متأثر از محیط پیرامون خود میباشد؛ بنابراین ورود به بحث گونهشناسی مسکن هر منطقه مستلزم شناخت بستر، مکان و بافت روستایی آن منطقه است. این مقاله منتج از بررسی و مطالعه نمونههای مسکن بومی از 20 روستای منتخب سیستان است که با استفاده از برداشتهای میدانی، مشاهده و مطالعه کتابخانهای تهیه شده و با استفاده از روش تحقیق توصیفیتحلیلی به انجام رسیدهاست؛ بنابراین رویکرد این پژوهش، گونهشناسی سازماندهی فضایی مسکن بومی سیستان از نظر شکلگیری فضای باز و بستهاست و این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که آیا میتوان انواع مسکن بومی سیستان را در قالب گونههایی مشخص با ویژگیهای مشابه از نظر شکلگیری فضای باز و بسته دستهبندی کرد؟ نتایج تحقیق نشان داد که منطقه سیستان، دارای شرایط اقلیمی خاص بوده و ساختار معیشتی و اجتماعی حاکم بر آن باعث شدهاست که گونههای منحصربهفردی از معماری مسکن در آن شکل گرفته که این گونهها شامل گونه پایه، خطی، Lشکل، Uشکل، حیاط مرکزی و کوشکی میباشند. بهنظر میرسد با توجه به اینکه ساختوسازهای اخیر در مناطق روستایی سیستان با الگوبرداری از مسکن شهری شکل گرفتهاست، شناخت این گونهها میتواند منجر به احیای مسکن بومی روستایی سیستان گردد.