[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره فصلنامه :: تمام شماره‌ها :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
اشتراک::
تماس با ما::
آخرین شماره پیش از چاپ::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲ نتیجه برای هاشمیان

محسن سرتیپی پور، عاطفه سادات هاشمیان، مرضیه حسینی،
دوره ۳۴، شماره ۱۵۱ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

سوانح طبیعی در ایران سالانه خسارات و تلفات وسیعی را در سطوح مختلف سکونتگاه­های شهری و روستایی بهدنبال دارد. در این میان سکونتگاه­های روستایی بهدلیل ضعف­های کالبدی قربانی جدی­تری در این سوانح­اند. بازسازی روستاها به‌دنبال سوانح عمدتاً با سیاست‌های مختلفی انجام می­گیرد. در حالت کلی زمانبر و پرهزینه بودن درجاسازی در تخریب­های وسیع، تصمیم­گیران دولتی را به سمت و سوی جابه­جایی کالبدی روستا جهت استقرار سریعتر اهالی و سروسامان دادن آن­ها سوق می­دهد. در حالی‌که آسیب­ها و شکست­های مکرر این سیاست معمولاً آن را به‌عنوان آخرین راه­حل پیشنهادی در بازسازی مطرح می­نماید. اما آیا نمی­توان الزاماتی را جهت بازسازی موفق مبتنی بر جابه­جایی تدوین نمود و آیا هیچ ­یک از روستاهایی که با این رویکرد بازسازی شده­اند مورد پذیرش اهالی خود واقع نشده­اند؟ از آنجا که روستای اسطلخ کوه از جمله معدود سکونتگاه­هایی است که توانسته با وجود جابه­جایی به‌دنبال زلزله سال ۱۳۶۹رودبار و منجیل همچنان پویایی خود را حفظ نماید، علل بقای هویت آن از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. در این پژوهش که به شیوه کیفی صورت پذیرفته، سعی شده با تکیه بر مطالعات کتابخانه‌ای و جمع‌آوری اسناد و مدارک در خصوص تدوین مبانی نظری و بررسی کیفیت حال حاضر روستا (از طریق مطالعات میدانی و انجام مصاحبه‌های عمیق و نیمه عمیق) با وجود گذشت بیش از بیست سال از جابه­جایی، دلایل بقا و حفظ ارزش­های کالبدی و فضایی روستای جدید، به دیده تحلیل نگریسته شود. در نهایت به نظر می­رسد دلایلی نظیر ارتقای سطح بهداشت و کیفیت زندگی، مشارکت همه جانبه­ اهالی در تمامی مراحل بازسازی و رفع محدودیت­ها و ضعف‌های روستا قبل از زلزله از جمله مالکیت­های غیر دقیق از دلایل موفقیت نسبی این جابه­جایی باشند. امید است اصول و راهبردهای یافت شده بتواند در حالت­های مشابه جهت طرح­های بازسازی مورد استفاده قرار گیرد.


دکتر فرهنگ مظفر، امین عبدمجیری، عاطفه سادات هاشمیان،
دوره ۳۵، شماره ۱۵۴ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

بشر در بستر مفاهیم می‌اندیشد و عمل می‌کند. این مفاهیم در همه ابعاد زندگی او حضور دارند. معماری نیز همانند تمامی دست ساخت‌های بشر، از نظام­های مفهومی ذهن او تبعیت می‌کند. با توجه به مجموعه تحقیقاتی که در عرصه معماری صورت گرفته است، می‌توان از الگوها به‌عنوان بستری برای بروز این نظام­ها در ساماندهی عناصر کالبدی نام برد. پرداختن به این نکته می‌تواند پاسخی باشد در برابر برخی ابهاماتی که در حال حاضر نسبت به چرایی کیفیت نامناسب خانه­های امروزی روستایی وجود دارد. این حیطه از معماری به‌عنوان میراث گران‌بها و غنی الگوهای گذشته، دغدغه­ای است که ذهن بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. مقاله پیش‌رو سعی دارد‌ ضمن مروری بر مفاهیم مرتبط با الگوها و ابعاد آن، اهمیت نظام مفاهیم را به‌عنوان بستر ساخت الگو و حلقه ارتباط‌دهنده معماری و فرهنگ، مورد بررسی قرار دهد. در این راستا با بررسی نظریات پایه در حوزه مبانی الگوها و تعیین جایگاه و ارتباط آن با حوزه مفاهیم، به مطالعه چند نمونه از مصادیق آن در مسکن بومی مناطق روستایی استان خراسان رضوی پرداخته می‌شود. در انجام این تحلیل‌ها علاوه بر بازدیدهای میدانی، به نتایج و مطالعات گونه‌شناسی استان که در دو دوره متفاوت زمانی به انجام رسیده‌اند نیز استناد می‌گردد. نتایج پژوهش بیانگر اهمیت زمان و مکان در نحوه شکل­گیری مفاهیم و الگوهای استخراجی از آن‌ها است که ارتباط میان عناصر معماری را تعیین می­کنند. از این‌رو الگوهای معماری به شرطی خواهند توانست شرایط زمانی و مکانی حاکم بر جامعه را در معماری نمود دهند که طراحان عرصه معماری قادر به تطبیق و آفرینش نظام جدیدی از مفاهیم حاضر در معماری باشند. جهت رسیدن‌ به این مهم رعایت نکاتی ضروری است که در این مقاله سعی خواهد شد پس از بررسی حدود آن‌ها، در قالب نتایج تحقیق مورد اشاره قرار گیرند.



صفحه 1 از 1     

مسکن و محیط روستا Housing and Rural Environment
Persian site map - English site map - Created in 0.34 seconds with 26 queries by YEKTAWEB 4691
Creative Commons License
This work is licensed under a Creative Commons — Attribution-NonCommercial 4.0 International (CC BY-NC 4.0)