گرمایش زمین ناشی از تغییرات اقلیمی و انتشار دیاکسیدکربن، مصرف انرژی و هزینههای سرمایش را افزایش داده است. در این شرایط، خنکسازی طبیعی رویکردی مؤثر برای آسایش اقلیمی به شمار میرود. خانههای چهارصفه زواره نمونهای شاخص از مسکن شهری - روستایی سازگار با اقلیم گرم و خشک ایران هستند که در آنها راهکارهای خنکسازی با معماری درهمآمیخته است؛ اما پژوهشها درباره ارتباط عناصر معماری چهارصفهها و عملکرد اقلیمی آنها در حد اشاره باقیمانده است. این مقاله باهدف پرکردن این خلأ، به شناخت شاکله معماری چهارصفهها از منظر اقلیمی با تمرکز بر مقطع بنا بهعنوان سازوکار کلیدی خنکسازی و تهویه طبیعی میپردازد. پژوهش در چارچوب مطالعه موردی یین، تبیینی، توصیفی و اکتشافی است و با استفاده از اسناد از پیش موجود و برداشت جدید میدانی 16 نمونه چهارصفه دارای زیرزمین در زواره برای اولینبار انجام شده است. در نهایت هشت مؤلفه اقلیمی مؤثر که در چهار سطح از مقطع بنا در ساختاری عمودی، نظامیافته و یکپارچه به تنفس بنا کمک میکنند و شاکله اقلیمی چهارصفه را تشکیل میدهند و ثابت گردید که سامانه خنککننده چهارصفهها بهصورت مستقل و متمایز در کنار بادگیر، قابلیت طبقهبندی بهعنوان یک الگوی جهانشمول برای نواحی گرم و خشک را دارد. برخی نمونههای این الگو از قابلیت همافزایی به دلیل کاربست همزمان هواخوانخورشیدی، زمین سرمایی و بادگیر برخوردار هستند. همچنین این نتیجه به دست آمد که در معماری اقلیمی مناطق گرم و خشک ایران مقطع بنا، نقش مهمی در عملکرد اقلیمی بنا دارد و بازهم الگوهای دیگری از این لحاظ قابلشناسایی است. در این چارچوب، مقطع اقلیمی بهعنوان بخش کلیدی، تعیینکننده فرم، سازمان فضایی و عملکرد حرارتی و خنککنندگی است و باید از آغاز فرایند طراحی مدنظر معماران قرار گیرد. یافتههای این پژوهش ضمن کمک به توسعه راهکارهای طراحی پایدار در اقلیمهای گرم و خشک، زمینهساز تدوین زبان شکل اقلیمی معماری بومی و شبیهسازیهای انرژی و حرارتی برای استخراج راهکارهای بهینه است. گرمایش زمین ناشی از تغییرات اقلیمی و انتشار دیاکسیدکربن، مصرف انرژی و هزینههای سرمایش را افزایش داده است. در این شرایط، خنکسازی طبیعی رویکردی مؤثر برای آسایش اقلیمی به شمار میرود. خانههای چهارصفه زواره نمونهای شاخص از مسکن شهری - روستایی سازگار با اقلیم گرم و خشک ایران هستند که در آنها راهکارهای خنکسازی با معماری درهمآمیخته است؛ اما پژوهشها درباره ارتباط عناصر معماری چهارصفهها و عملکرد اقلیمی آنها در حد اشاره باقیمانده است. این مقاله باهدف پرکردن این خلأ، به شناخت شاکله معماری چهارصفهها از منظر اقلیمی با تمرکز بر مقطع بنا بهعنوان سازوکار کلیدی خنکسازی و تهویه طبیعی میپردازد. پژوهش در چارچوب مطالعه موردی یین، تبیینی، توصیفی و اکتشافی است و با استفاده از اسناد از پیش موجود و برداشت جدید میدانی 16 نمونه چهارصفه دارای زیرزمین در زواره برای اولینبار انجام شده است. در نهایت هشت مؤلفه اقلیمی مؤثر که در چهار سطح از مقطع بنا در ساختاری عمودی، نظامیافته و یکپارچه به تنفس بنا کمک میکنند و شاکله اقلیمی چهارصفه را تشکیل میدهند و ثابت گردید که سامانه خنککننده چهارصفهها بهصورت مستقل و متمایز در کنار بادگیر، قابلیت طبقهبندی بهعنوان یک الگوی جهانشمول برای نواحی گرم و خشک را دارد. برخی نمونههای این الگو از قابلیت همافزایی به دلیل کاربست همزمان هواخوانخورشیدی، زمین سرمایی و بادگیر برخوردار هستند. همچنین این نتیجه به دست آمد که در معماری اقلیمی مناطق گرم و خشک ایران مقطع بنا، نقش مهمی در عملکرد اقلیمی بنا دارد و بازهم الگوهای دیگری از این لحاظ قابلشناسایی است. در این چارچوب، مقطع اقلیمی بهعنوان بخش کلیدی، تعیینکننده فرم، سازمان فضایی و عملکرد حرارتی و خنککنندگی است و باید از آغاز فرایند طراحی مدنظر معماران قرار گیرد. یافتههای این پژوهش ضمن کمک به توسعه راهکارهای طراحی پایدار در اقلیمهای گرم و خشک، زمینهساز تدوین زبان شکل اقلیمی معماری بومی و شبیهسازیهای انرژی و حرارتی برای استخراج راهکارهای بهینه است.