این مقاله به بررسی تحول رویکردها و سیاست های نوسازی روستاهای بومی در گیلان از نخستین اقدامات در چارچوب بازسازی تا بازآفرینی معماری پایدار می پردازد. امروزه سیاست های متعددی در رویارویی با مسئله افت کیفیت محیطی، منزلت اجتماعی و سرزندگی اقتصادی روستاها بویژه روستاهای بومی مطرح و برنامه های گوناگونی در این خصوص پیگیری می شود. در یک نگاه تحلیلی- تاریخی مراحل متمایزی در فرآیند تکاملی این سیاست ها قابل تشخیص هستند. در سالهای اخیر با اولویت یافتن الگوهای پایداری، توسعه پایدار و رویکرد بازآفرینی با استفاده از مصالح پایدار عرصه جدیدی در بازنده سازی روستاهای بومی مطرح شده است. پرسش این پژوهش مبنی بر اینکه ابعاد و مولفه های بازآفرینی پایدار در روستاهای بومی گیلان چه بوده و چگونگی تاثیر معماری پایداری به عنوان رویکردی نو در این روستاهای بومی تبیین می گردد شکل گرفته است. روش تحقیق پژوهش حاضر متاثر از ماهیت پرسش پژوهش بر مبنای مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و همچنین روش محتوا و استدلال منطقی تهیه و تنظیم شده است. در این مقاله دیدگاه نخبگان و اساتید اهل فن مورد بررسی قرار گرفته تا عوامل موثر استخراج و طبقه بندی شوند. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن هستند که رویکرد یکپارچه در بقیه روستاهای بوم گرا، کاربرد مفهوم مشارکت در همکاری ساکنین بومی، تاکید بر هویت محلی و حس مکان به عنوان مکانهای خاص و عرصه عمومی سرزنده از اهم مولفه ها و معیارهای بازآفرینی روستاهای بومی با اولویت استفاده از معماری پایدار می باشد.